«حکومت اسلامی» بنابر نصّ الهی، خود را موظّف می داند که از مظلوم حمایت کرده و بر ظالم بتازد و به نفی عملی کاربرد«پول» و «قدرت» در تعیین سیاست های اجرایی نظام بپردازد. لذا می بینیم که ایشان با صراحت تمام می فرمایند:«بحمدالله امروز همه دست اندرکارهایمان کاخ نشین نیستند. دولت ما یک دولت کاخ نشین نیست. آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم... خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسؤولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه داری گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشتری برخوردار بشوند. معاذالله که این با سیره و روش انبیاء و امیرالمؤمنین و ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ سازگار نیست».2تأکید حضرت امام(ره) بر جایگاه رفیع ملت سخت کوش ایر

اول ـ تأسیس جمهوری اسلامی

«جمهوری اسلامی» در دیدگاه امام خمینی(ره) تعریف و ویژگی های خاصی دارد که از همان ابتدا مورد تأکید امام(ره) بود.

«حکومت اسلامی حکومتی است بر پایه قوانین اسلامی. در حکومت اسلامی استقلال کامل حفظ می شود، ما خواستار جمهوری اسلامی می باشیم، جمهوری فرم و شکل حکومت را تشکیل می دهد و اسلامی یعنی محتوای آن فرم، که قوانین الهی است».1

لذا اعتبار جمهوری اسلامی به «پیاده کردن احکام الهی» و «احقاق حقوق مستضعفان» است و این که سیره عملی «حضرت رسول(ص)» و «امیرالمؤمنین(ع)» را فراروی قرار داده، سعی در تحقّق عملی آنها در عصر حاضر بنماید

 کتابخانه تبیان 

.

 

   مشاور بین‌الملل مقام معظم رهبری مهمترین دستاورد انقلاب اسلامی را قطع وابستگی از بیگانگان و رسیدن به استقلال با رهبریت امام خمینی (ره) دانست.    -------------------------------------------------------------------------   دکتر ولایتی در همایش امام خمینی (ره) و سیاست خارجی که در محل دفتر مطالعات و تحقیقات وزارت خارجه برگزار شده است، ‌مهمترین دستاورد انقلاب به رهبری امام خمینی را بدست آوردن استقلال بعد از دو قرن وابستگی عنوان کرد.       وی با بیان این‌که مرور تاریخ معاصر تفاوت و مقایسه بین عدم وابستگی و وابستگی را به خوبی نمایان می‌کند، اظهار داشت: متاسفانه در تاریخ گذشته وابستگی رکن اساسی حکومت کردن در ایران بود اما مهمترین دستاورد اسلامی به ایجاد استقلال و مهمتر از آن، حفظ استقلال باز می‌گشت. &n
دسته ها : امام خمینی
سه شنبه بیست و چهارم 10 1387
نفوذ اندیشه های غیر دینیاین اندیشه ها ممکن است از طریق دشمنان یا دوستانی که مجذوب آرای دیگران شده اند نفوذ کنند. نمونه این گرایش ها در سده های آغازین اسلامی دیده می شود. در این قرون، شیفتگان فلسفه یونانی و آداب و رسوم ایرانی و تصوف هندی، با هدف خدمت و خیانت، نظرها و اندیشه هایی را به گستره اندیشه های اسلامی وارد کردند. یکی از علل رواج مانوی گری و مزدک گرایی، عدم اجرای عدالت از سوی حکومت هایی بود که خود را اسلامی می خواندند. بنابراین در مساله ورود و نفوذ اندیشه های غیر دینی باید به زمینه های دخلی آن نیز توجه کرد. نفوذ اندیشه های غیر دینی، گاه در قالب تغییر جهت دادن اندیشه های انقلابیان و زمانی به شکل تردید در آرمان های انقلاب رخ می نماید.تجدد گرایی افراطی، زهد گرایی منفی، لیبرالیزم و به طور کلی جدایی سیاست از دیانت نیز نمونه هایی از ندیشه های غیر دینی است که انقلابیان برای حفظ و ت
يکشنبه بیست و دوم 10 1387
X